loading...
♥♥♥ Mr.Erfan ♥♥♥
MR-Erfan بازدید : 50 پنجشنبه 14 خرداد 1394 نظرات (0)
من عقابي بودم ...

خلاصه اي از مطلب :




ادامه اين مطلب : من عقابي بودم ...



مطالب ديگر در مورد اين مطلب :




چند خـــــــــط واقعــــيت و......

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد در نوک يک قله، آشيانش ...

آدرس : کليک کنيد
من عقابي بودم که نگاه يک مار - کلوب

21 دسامبر 2014 ... سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش ، سخت جادويم کرد در نوک يک قله ، آشيانش دادم که همين ...

آدرس : کليک کنيد
من و سکوت

تا که با تير نگاهش نکند خون بدل ناکس و کس. کاش من همچو عقابي بودم. طعمه ام برق نگاه تو چشمان تو بود. تا که اينگونه بفهمي يارا. چشم تو صيد عقابي شده است.

آدرس : کليک کنيد
درد هاي نا آشنا

13 فوريه 2015 ... بزرگترين درد دنيا دوست داشتنه من به قلبم قول داده بودم. به خاطر تو باهاش بدقولي کردم. حالا انصاف نيست اين طوري شرمنده قلبم بشم. حالم را نپرس.

آدرس : کليک کنيد
تظاهر - وقتى ميرم تو خودم___شايد پاييز سال بعد برگردم

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد در نوک يک قله، آشيانش ...

آدرس : کليک کنيد
parastoo mohajer - Google+

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد در نوک يک قله، آشيانش ...

آدرس : کليک کنيد
بدو بوسه دات کام

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد در نوک يک قله

آدرس : کليک کنيد
M........................H

من عقابي بودم ... که نگاه يک مار سخت آزارم داد ! بال بگشودم و سمتش رفتم ... از زمينش کندم ... به هوا آوردم ... آخر عمرش بود که فريب چشمش سخت جادويم کرد ! در نوک يک قله ...

آدرس : کليک کنيد
دلم گرم خداونديست ...

17 ژانويه 2015 ... دلم حياط خانه پدر را ميخواهد ... يک بعدازظهر تابستان باشد ... باغچه را آب دهيم ... فرشي بيندازيم توي ايوان... بوي خاک و آب و گل و برگ انگور !!! بچه هاي ...

آدرس : کليک کنيد
Hamed Sheikholeslam - Google+

که همين دل رحمي،چه بروزم آورد!!! عشق جادويم کرد! زهر خود بر من ريخت!! از نوک آن قله،به زمين افتادم! تازه آمد يادم.... من عقابي بودم،بر فراز يک کوه! آشيان خود را به نگاهي دادم.

آدرس : کليک کنيد
نفس بريده - شب عاشقان بي دل

[ ??94/2/?? ] [ ??:?2 ‎ق.ظ ] [ Horrible blue ]. نظرات (0). من عقابي بودم........ من عقابي بودم که نگاه يک مار. سخت آزارم داد. بال بگشودم و سمتش رفتم. از زمينش کندم. به هوا آوردم.

آدرس : کليک کنيد
خورشيد پشت ابر

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد! بال بگشودم و سمتش رفتم، از زمينش کندم به هوا آوردم! آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد! در نوک يک قله، ...

آدرس : کليک کنيد
اسفند 9? - دل نوشته هاي زيبا

17 مارس 2015 ... من عقابي بودم که نگاه يک مار. سخت آزارم داد. بال بگشودم و سمتش رفتم. از زمينش کندم. به هوا آوردم. آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد.

آدرس : کليک کنيد
جملات زيبا 18+| عليرضا کشاورز - شعر

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد در نوک يک قله ، آشيانش ...

آدرس : کليک کنيد
فرشته ي نامهربون

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش ، سخت جادويم کرد در نوک يک قله ، آشيانش ...

آدرس : کليک کنيد
خط خطي هاي عاشقانه زندگي

تاريخ چهارشنبه بيست و سوم مهر ????سـاعت 22:46 PM نويسنده يلدا?Comment ?. من عقابي بودم. من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم

آدرس : کليک کنيد
دلم گرم خداونديست ...

17 ژانويه 2015 ... دلم حياط خانه پدر را ميخواهد ... يک بعدازظهر تابستان باشد ... باغچه را آب دهيم ... فرشي بيندازيم توي ايوان... بوي خاک و آب و گل و برگ انگور !!! بچه هاي ...

آدرس : کليک کنيد
Hamed Sheikholeslam - Google+

که همين دل رحمي،چه بروزم آورد!!! عشق جادويم کرد! زهر خود بر من ريخت!! از نوک آن قله،به زمين افتادم! تازه آمد يادم.... من عقابي بودم،بر فراز يک کوه! آشيان خود را به نگاهي دادم.

آدرس : کليک کنيد
نفس بريده - شب عاشقان بي دل

[ ??94/2/?? ] [ ??:?2 ‎ق.ظ ] [ Horrible blue ]. نظرات (0). من عقابي بودم........ من عقابي بودم که نگاه يک مار. سخت آزارم داد. بال بگشودم و سمتش رفتم. از زمينش کندم. به هوا آوردم.

آدرس : کليک کنيد
خورشيد پشت ابر

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد! بال بگشودم و سمتش رفتم، از زمينش کندم به هوا آوردم! آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد! در نوک يک قله، ...

آدرس : کليک کنيد
اسفند 9? - دل نوشته هاي زيبا

17 مارس 2015 ... من عقابي بودم که نگاه يک مار. سخت آزارم داد. بال بگشودم و سمتش رفتم. از زمينش کندم. به هوا آوردم. آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد.

آدرس : کليک کنيد
جملات زيبا 18+| عليرضا کشاورز - شعر

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد در نوک يک قله ، آشيانش ...

آدرس : کليک کنيد
فرشته ي نامهربون

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش ، سخت جادويم کرد در نوک يک قله ، آشيانش ...

آدرس : کليک کنيد
خط خطي هاي عاشقانه زندگي

تاريخ چهارشنبه بيست و سوم مهر ????سـاعت 22:46 PM نويسنده يلدا?Comment ?. من عقابي بودم. من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم

آدرس : کليک کنيد
دلم گرم خداونديست ...

17 ژانويه 2015 ... دلم حياط خانه پدر را ميخواهد ... يک بعدازظهر تابستان باشد ... باغچه را آب دهيم ... فرشي بيندازيم توي ايوان... بوي خاک و آب و گل و برگ انگور !!! بچه هاي ...

آدرس : کليک کنيد
Hamed Sheikholeslam - Google+

که همين دل رحمي،چه بروزم آورد!!! عشق جادويم کرد! زهر خود بر من ريخت!! از نوک آن قله،به زمين افتادم! تازه آمد يادم.... من عقابي بودم،بر فراز يک کوه! آشيان خود را به نگاهي دادم.

آدرس : کليک کنيد
نفس بريده - شب عاشقان بي دل

[ ??94/2/?? ] [ ??:?2 ‎ق.ظ ] [ Horrible blue ]. نظرات (0). من عقابي بودم........ من عقابي بودم که نگاه يک مار. سخت آزارم داد. بال بگشودم و سمتش رفتم. از زمينش کندم. به هوا آوردم.

آدرس : کليک کنيد
خورشيد پشت ابر

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد! بال بگشودم و سمتش رفتم، از زمينش کندم به هوا آوردم! آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد! در نوک يک قله، ...

آدرس : کليک کنيد
اسفند 9? - دل نوشته هاي زيبا

17 مارس 2015 ... من عقابي بودم که نگاه يک مار. سخت آزارم داد. بال بگشودم و سمتش رفتم. از زمينش کندم. به هوا آوردم. آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد.

آدرس : کليک کنيد
جملات زيبا 18+| عليرضا کشاورز - شعر

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش، سخت جادويم کرد در نوک يک قله ، آشيانش ...

آدرس : کليک کنيد
فرشته ي نامهربون

من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم از زمينش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فريب چشمش ، سخت جادويم کرد در نوک يک قله ، آشيانش ...

آدرس : کليک کنيد
خط خطي هاي عاشقانه زندگي

تاريخ چهارشنبه بيست و سوم مهر ????سـاعت 22:46 PM نويسنده يلدا?Comment ?. من عقابي بودم. من عقابي بودم که نگاه يک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم

آدرس : کليک کنيد



من عقابي بودم ...
برچسب ها من عقابي بودم ... ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1504
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 72
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 262
  • آی پی دیروز : 74
  • بازدید امروز : 618
  • باردید دیروز : 292
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 910
  • بازدید ماه : 910
  • بازدید سال : 43,031
  • بازدید کلی : 133,811